عاشقی شور نمیخواهد ٬ شعور میخواهد ...!!!

 

  کاش خوشبختی هم مثل مرگ حق بود !!!!!

 

 

خطــا از مـن اسـت می دانمـ . 

از مـن کـــه سـال هـاسـت گـفتـــه امـ “ ایــاک نــعبد ” 

امـا بـــه دیـگران هـمـ دلـسپــرده امـ 

از مـن کـــه سـال هـاسـت گـفتـــه امــ ” ایــاکَ نستَعيـن "

امــا بــه ديگران همــ تـكيــه كــرده امـ 
امـا رهایـمــ نـکـن 

بیـش از هـمـیشــه دلـتـنگمــ بـــه انـدازه ی تـمامــ روزهـای نـبودنـمــ ...

مردها سکوت می‌کنند . . .

نمی‌توانند وقتی که ناراحت هستند، گریه کنند و بهانه بگیرند!!!

مردها نمی‌توانند به تو بگویند، منو بغل کن تا آروم بشم!!!

نمی‌توانند بگویند دلشان می‌خواهد در آغوش تو گریه کنند!!!

ممکن است خیلی تو را دوست داشته باشند
اما نمی‌توانند صداشون رو مثل دختر بچه‌ها کنند و جیغ بزنند

بگویند: عاشقتم!!

مرد همه اینها را قورت می‌دهد که بگوید یک مرد است . . . 

همــــیشـه دقــیقا وقـــــتی پـر از حـــرفی

وقتـــی بغــــض میکـــنی

وقتـــی داغونــــی

وقــــتی دلــت شکــــستـه

دقیقــــا همیـــن وقـــــتا

انقــــدر حــرف داری کـــه فقــط میتونــی بگـی :

"بیخـــیال"...

 

چه آزمون دشواریست...

قلبت را سمت چپ بگذارند و به راه

راست هدایتت کنند.....

 

 

_{دلـــ ــم كـــ ــَمى خـــ ــُدا مــى خـــ ــوآهـَد
كـــ ـــَمى سكــوتــــ
دلـــ ــَم دل بــــ ــُریدن مـــ ــى خـــ ــوآهـَد
كــَمى اَشكـــ
كـــ ــَمى بـــ ــُهتــــ
كــَمى آغـــ ــوش ِ آسمـــ ــآنى
كـــ ــمى دور شــُــ ـدن اَز ایــن جـــ ــنس ِ آدم ...}

 

 

روحم میخواهد برود یه گوشه بنشیند

پــشتـــــــــش را بکــــــــــــند به دنـــیا

پاهایش را بغل کنـــــــد و بلند بلند بگوید

من دیگر بازی نمیکنم خدایــــــــــــــــــا
بــــــــســــه............بـــ ــــــــــســـه....

 

خدایا یا فریاد گلویم را بگیر یا بغض گلویم را …
هر کدام راه دیگری را بسته اند !

 

 

 

 

 

یکی از مکالمات خداوند و موسی : ای پسر عمران ! هر گاه بنده ای مرا بخواند ،

آن چنان به سخن او گوش می سپرم که گویی بنده ای جز او ندارم

اما شگفتا که بنده ام همه را چنان می خواند که گویی همه خدای اویند جز من ! .

 

 

گریه نکن، مرد که گریه نمیکنه.

.

.

وقتی با مشکلات روبرو میشویم ، به خدا میگوییم چرا من ؟

اما زمانی که خوشحالی به ما روی میآورد ، صحبتی از خدا نیست

یاد بگیریم که در هر وضعیت بگوییم ” بله خدا ! خود من”

 

 

 

 

 

 

چرامیگویند “ها” علامت جمع است؟

“تن” را با “ها” جمع کنی خودت میمانی و خودت.

 

 

گاهی وقت ها آنقدر از زندگی خسته می شوم که دلم می خواهد قبل از خواب ،

ساعت را روی “هیچوقت” کوک کنم …

 

 

 

 

خدایا ....

               بفهمان که بی تو چه میشوم ولی نشانم نده !

خدایا ....

               هم بفهمان و هم نشانم بده که با تو چه خواهم شد .

 

 

قدرت کلماتت را بالا ببر نه صدایت را !!!

این باران است که باعث رشد گلها میشود نه رعد و برق ...!

 

 

 

دیگه از تمام دیالوگ های عاشقانه خسته شدم …
دلم فقط یه سلام ، یه دوستت دارم خشک و خالی از لبانی با صداقت میخواد !

 

گاهی کمان نمی کنی و میشود،گاهی نمی شود که نمی شود،گاهی هزار دوره دعا بی اجابتست،گاهی نگفته قرعه به نام تو می شود،گاهی گدای گدایی و بخت یار نیست،گاهی تمام شهر گدای تو میشود.....

زندگی گیتاری است که گاهی نوای غمگین می نوازد گاهی نوای شاد امیدوارم گیتار زندگیتان همواره بندری بنوازد

 

تقدیم به همه ی دوستان خوبم که نمیدانم

در خاطرشان می مانم یا برایشان خاطره میشوم

 

    

اگه یه تابلو تو آسمون بود که همه می دیدنش روش چی می نوشتی؟ 

 

خواهش میکنم صادقانه جواب بدید.

 

فرقی نمی کند در کجای قرن چندم ایستاده باشم !
مهم این است که من همچنان رعیتم و تو اربابی یا حسین ...

ترس من ازگم شدن نیست …..

ازگرفتن دستیست که بی بهانه رهایم کند…

 

داستان عاشقانه بسیار زیبا و غمگین ( حتما بخوانید )

دخترک شانزده ساله بود که برای اولین بار عاشق پسر شد.. پسر قدبلند بود، صدای بمی داشت و همیشه شاگرد اول کلاس بود. دختر خجالتی نبود اما نمی خواست احساسات خود را به پسر ابراز کند، از اینکه راز این عشق را در قلبش نگه می داشت و دورادور او را می دید احساس خوشبختی می کرد.

در آن روزها، حتی یک سلام به یکدیگر، دل دختر را گرم می کرد. او که ساختن ستاره های کاغذی را یاد گرفته بود هر روز روی کاغذ کوچکی یک جمله برای پسر می نوشت و کاغذ را به شکل ستاره ای زیبا تا می کرد و داخل یک بطری بزرگ می انداخت. دختر با دیدن پیکر برازنده پسر با خود می گفت پسری مثل او دختری با موهای بلند و چشمان درشت را دوست خواهد داشت.

 

ادامه مطلب

خـــــدایـــــا....!

من به عنوان بنده حاجتم را گفتم....؛

تو هم که خدایی!

امیدوارم اگر قرار به برآورده نشدنش هست ،

از حکمت تو باشد تا بی لیاقتی من ...!

 

خدايا حواست هست !!!

صداي هق هق گريه ام از همان گلويي مي آيد که تو از رگش 

به من نزديکتري...

 

اتفاقهایی هست که حسرت آن تا همیشه باقی میمانند مثل حسرت یک بار دیگر بوسیدن دستان مادر

اگه تو این دنیای پوچ 

 هیچی نداشته باشی مطمئن باش
                                            دو چیز همیشه مال توست
                                                                    خدای مهربون و فکرای قشنگ

........................................................................................................................................

زندگی مثل آب توی لیوان ترک خورده میمونه …
بخوری ، تموم میشه …
نخوری ، حروم میشه !
پس از زندگیت لذت ببر چون در هر صورت تموم میشه !!!

 

هرگز به گذشته برنگرد ٫ اگر سیندرلا برای برداشتن کفشش بر میگشت هیچ وقت

یک پرنسس نمیشد ..

.........................................................................................................................................

 

دلم آسمان جمعه است ٫ می گیرد و نمی بارد ...

(لعنت به غروب جمعه )

 

 

چقدر عجیبه : تا وقتی مریض نباشی کسی برات گل نمیاره

تا فریاد نزنی کسی به سویت باز نمیگرده

 تا گریه نکنی کسی نوازشت نمیکنه

 تا قصد رفتن نکنی کسی به دیدنت نمیاد

و تا وقتی که نمیری کسی تو رو نمیبخشه

 

خوب است بدانیم که گاهی آنچه می کشیم ، درد بی او بودن نیست ! تاوان با او بودن است …

 

چه بر سر ما آمد..؟

که «سلام»ساده‌ترین واژه میان آدم‌ها…

برایمان تبدیل به دشوارترین واژه شد…

چنان که برای بیانش..

باید به دنبال بهانه بگردیم…

دختری با ظاهری ساده از خیابان گذشت که پسری در پیاده رو به او گفت:

چطوری سیبیلو؟

دختر خونسرد ، تبسمی کرد و جواب داد:

    وقتی تو ابرو بر میداری و مو رنگ میکنی و گوشواره میندازی

من سیبیل میزارم تا جامعه احساس کمبود مرد نداشته باشه !

به سلامتی مادرا که وقتی با جارو برقی میان تو اتاق انگار چنگیز خان حمله کرده..!

انگار ۹۰% از خستگی آدم تو جورابشه !

این جورابو که در میاری راحت میشی

هیچی بدتر از این نیست خسته بخوابی جلو تلویزیون

 ببینی کنترل گم شده و بخوای بلندشی دنبالش بگردی ….

عوارض جانبی شکست عشق

 تموم نشدن شارژ ایرانسل بعد ۶ ساعت